کد مطلب:210802 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

وصیت پنج نفر
ابوایوب جوزی می گوید ابوجعفر منصور فرستاد مرا احضار كرد نیمه شب و هوا تاریك بود برخاستم نزد او رفتم دیدم روی كرسی «صندلی مخصوص خلافت» خود نشسته و شمعی مقابلش روشن است و نامه ای با شمشیری برابرش نهاده و گریان است سلام كردم جواب داد نامه را نزد من انداخت گفت این كاغذی است كه محمد بن سلیمان نوشته و خبر داده كه جعفر بن محمد درگذشته است «انا لله و انا الیه راجعون» سه مرتبه تكرار كرد گفت: این جعفر بن محمد؟ دیگر مثل جعفر بن محمد كجا است آنگاه گفت بالای نامه بنویس ان كان اوصی الی رجل بعینه فقدمه و اضرب عنقه

اگر كسی خاصی را وصی خود قرار داده گردن او را بزن و مرا خبر ده نامه را نوشتم به مدینه پاسخ آمد كه جعفر بن محمد به پنج نفر وصیت كرده كه مرجع و ملجاء مردم باشند



[ صفحه 296]



اول ابوجعفر منصور دوم - محمد بن سلیمان سوم - عبدالله چهارم - موسی بن جعفر پنجم - حمیده - منصور گفت این پنج نفر را نمی توان كشت. [1] .

داود بن كثیر در مناقب نقل می كند مرد عربی آمد نزد ابوحمزه ثمالی پرسید چه خبر تازه داری؟ ابوحمزه گفت «توفی جعفر الصادق علیه السلام فشهق شهقة و اغمی علیه، آن مرد نعره ای زد و بیهوش شد چون به هوش آمد پرسید آیا وصیتی كرده ابوحمزه گفت آری وصیت نموده كه مردم به پسرش عبدالله و موسی و ابی جعفر منصور مراجعه كنند و بی اختیار خندید گفت «الحمد لله الذی هدانا الی الهدی و بین لنا علی عن الكبیر و دلنا علی الصغیر و اخفی عن امر عظیم [2] اعرابی پرسید چگونه است آن حكایت گفت عیوب و مفاسد اجتماع این بس كه جعفر بن محمد نتوانست رسما خلیفه و جانشین خود را اعلام كند در صدر آن ابوجعفر منصور را معرفی كرد تا مزاحم دیگران نگردد كبیر آنها موسی بن جعفر و صغیر آنها عبدالله است.

امر عظیم امامت است كه در این چند نفر مخفی گذاشت ولی به اصحاب و خواص خود گفت وصی من موسی بن جعفر است چنانچه سابقه تصریحی داشت.


[1] بحار ص 79 ج 11.

[2] بحار ص 79 ج 11 مناقب ج 2.